هومان میگذره

میکشه منو ندیدنت
مگه جایی هست برم نبینمت
همه جای شهر خاطره داریم خاطره های تو حریفمه

گفتم یه روزی میرسه میری
گفتی محال خسته بشی
گفتم خیلی تند داری میری
گفتی نیا باهام شدی خسته بشین

جلو چشامی هرجا میرم
واسه قدم زدنام تنها میرم
میرم همونجایی که میرفتیم باهم ولی تنها میرم

یاد حرفای تو میافتم
دوست دارم که بارون بباره
چقدر جدی بود رابطمون
ولی الان چقدر خنده داره

نگو من ازت دیگه خیلی وقته دست کشیدم
بینمون یه خط ممتد کشیدم
تمومه نگو با تو دیگه به بن بست رسیدم

طول کشید رفتنت
بودم آماده واسه دل کندنت
دیدی چه آسون گذشت بود سخت دو سه روز اولش

بدون من میگذره بدون تو هم میگذره
بالاخره که یه روزی فکرت از سرم میپره