سروش بیگ اس عیدی

میزارم قوری رو روی کتری،
بدون عینکم سوی چشمنی
سال تحویل قران به دست
نشستیم دور میزو توی فکریم
دیگه خبری از بوی عیدنی
فصل بهارو روح مشکی،
زندگی شور بادوم هندی
هواخوبه چشمه بارون خیلی،
یه غمی داره ناودون کشتی،
ماهیگیر به خداش میگه امسال
اگه ماهم بشیم صابخونه عشقی
مرسی مرسی که گشنه نبودیم
نه اینکه سیر باشیم ولی
بزار الان از غصه نگوییم
درسته برای پول جهیزیه
دخترم خطبه نخوندیم،
وقتی گفت خدا کجاس
گفتم کفر نگویید
دکتر بخاطر پول رو،
گواهی فوت زنم مهر نکوبید
فامیلا میان نو عید، چه فایده
وقتی که مرد نبودید
نبودی وقتی که پسرم
برا درسش ازم پول خواست،
حاضر بودم بدم خون جاش
تابه بچش نگه، پدرم اون باخت
بگه تاخت بی پولی بهشو اون ساخت
خدایا اگه برات ممکنه
سال جدید با ماهم دوس باش
داره سال تحویل میشه
قرانو به منم بده اوستا
سالی که گذشت فهمیدم
اونیکه تاسش شیش میاد
شیششو برعکس ام کنن بازم
شیش میاد
سالی که گذشت
تا دلت بخواد بی پولی
به منو خواهرم کیش میداد
سالی که گذشت،
آبجیم با دست فروشی
به شاکی پدرم فیش میداد
رفتم برا کار ولی ریش میخواس
می دونی
کار برای پسر ۱۳ ساله نیس زیاد
رفتم پیش ماهیگیر گفت چی میخای
گفتم کار میخوام
صبحا ماهیگیری یاد میداد
شبا میگفت بار بیار
دله منم مثله بچه های دیگه
بازی تو پارک میخواد،
ولی مادرم خدا بیامرز
میگفت با کار مرد بار میای،
آخه اون ازم کم کار میخواس
چون شروع میکردم داد بیداد
جای پسته خالیه تو آجیلا
مادیات مادیات مادیات،
میدونم چیه اما حسش نمیکنم،
حرسشو نمیخورن اما مهمه
فکرشوو نمیکنن اما مهمه،
خدایا یه سوال برات،
بود ونبود کسی ازما مهمه