امیر شکاری خاطره

دنبالت میگشتم‌ توی دفتر خاطرات
نبود اسمی از تو حتی نبود اثری از نگات
تنها موندم و من تنهایی رو‌نمیخوام
دستاتو احتیاج دارم‌اینو میخوام
قدم قدم‌تو شهر پا میزارم نیستی
کجایی عشقم دنبالت میکردم هرجا خورده چشمم
من بی تو‌تنها میشم میمیرم
خدا خودش میدونه از دستش دلگیرم
دیوونه بازی،بسته دلت راضی
نمیشه من میدونم‌ با دست اندازی
خیابونا خالی تنها میگردم‌
چشامو روی ادمای شهر میبندم
هنوزم اسمت که میاد اتیش میگیرم
تک و تنها ی گوشه اروم میشینم
تموم خاطره هامون یادم‌میارم
چشای من شبا مثل ایرای بارون میبارن
دنبالت میگشتم توی دفتر خاطرات
اسم‌ تو همه جا شده مرحم دردام
هرجا میرم‌ بدون تو صفا نداره
این تن من بدون تو روحی نداره