علی جوریس قصه

یه روز بد دیگه ، بازم عزیزم ،شده شروع
کل خونه کثیفه ریخت و پاش و شلوغ
ندارم دیگه حتی حوصله خودم
چون پره گوشم از تو و حرف های دروغ
تو دو رو بودی معلوم نبود کدوم حرفت راسته
اون دوست دارم گفتن های زیر گوشم آسه
یا تخریب من توی جمع واسه
تبلیغ خودت
بگو برمی‌گردی شاید این دروغت راسته
تقصیر خودت بود عزیزم اگه الان افتاد فاصله
کی گفته که همه رابطه ها کامله؟
ننداز اینارو گردن بخت و طالعت
تو گند زدی به آخر قصمون
کاری کردی که توی دلم حس نموند
من و تویی که واسه هم میرفت نبضامون
چرا حالا تنها میفتیم تو عکسامون؟!
تو گند زدی به آخر قصمون
کاری کردی که توی دلم حس نموند
من و تویی که واسه هم میرفت نبضامون
الان دور موندیم از هم یخ زده قلب هامون
دستام خالی بود       قدمام کوچیک
دل من دریا              چشم تو خورشید
قفل بود قلبم           دست کلید
هر جا عاقل بودم       پیش تو فیریک
حتی تو مستی             بغضتو شریک
تو فیلم بازی میکردی    فکر فریب
که‌گرگ توی‌تو یهو بره رو درید
و کفترم ا بوم قلب تو پرید
پر میکشه
دلم واسه نوازش موی مشکیت
من هردفعه
یادت که افتادم، بغضم یهو ترکید
نیستی تا که
ببینی کل خون از دوریت شده تاریک
جای تو آخه
شب ها میخوابم با چندتا تار موی باریک