برترین تکست آهنگ های روز
متن آهنگ Arcmd - پیرمرد
1400/06/17
برای دانلود آهنگ Arcmd - پیرمرد
یا پخش آنلاین موزیک Arcmd - پیرمرد میتوانید از لینک زیر استفاده کنید.
لینک های دانلود آهنگ Arcmd - پیرمردبرترین متن آهنگ های ماه
تکست - متن آهنگ
میخوام بگم از پیرمرد پیر
شده بود از زندگیش سیر
فکر میکرد واسش شده بود دیر
بخدا همش میداد هی گیر
گریه میکرد اشک میریخت ناله میکرد چشاشم شده بود خیس
ای خدا جونمو بگیر ولی اینجوریم دیگه رسمش نیست
چشاش رو به آسمون حرف میزد گریه میکرد اونم کنار رود بدون دود یدونه نور
دلش پر بود از دنیا و آدماش
واسه مردنشم میکرد تلاش
چرا اون نمیشه بلند از جاش
ولی عوض شه نظرش ای کاش
شده بود از خونه اون دور
ولی چشاشم شده بود کور
به خدا همش میگفت اون زور
اما کم کم رفت توی گور
گرچه آب رفته باز آید به رود
ماهی بیچاره اما مرده بود
پیرمرد نشسته بود جلوش یدونه رود
سیگارو میکشید ولی اونم بدون دود
از اون بالا داشت میتابید یدونه نور
از گریه زیاد چشاش شده بود کور
میگفت خدا منو بیار پیش خودت
بشم فدای اون دل پرت
از این رفتارای بنده های گهت
نمیشه زد تورو تو هرکاری دورت
نمیگذره کسی از روی این پلت
نگاه کرد به آسمون زمزمه کرد با چشای خیس زیر لب میگفت با صدای ریز خدا زندگیو ازم بگیر
بغض بود توی گلوش گیر
از این دنیای لعنتی شده بود سیر
انگار واسه مردنشم شده بود دیر
از غصه زیادی شده بود پیر
دستاشو رو به اسمون، برد
از زیادی غصه خوردن
روی زانوهاش افتاد مرد
شده بود از زندگیش سیر
فکر میکرد واسش شده بود دیر
بخدا همش میداد هی گیر
گریه میکرد اشک میریخت ناله میکرد چشاشم شده بود خیس
ای خدا جونمو بگیر ولی اینجوریم دیگه رسمش نیست
چشاش رو به آسمون حرف میزد گریه میکرد اونم کنار رود بدون دود یدونه نور
دلش پر بود از دنیا و آدماش
واسه مردنشم میکرد تلاش
چرا اون نمیشه بلند از جاش
ولی عوض شه نظرش ای کاش
شده بود از خونه اون دور
ولی چشاشم شده بود کور
به خدا همش میگفت اون زور
اما کم کم رفت توی گور
گرچه آب رفته باز آید به رود
ماهی بیچاره اما مرده بود
پیرمرد نشسته بود جلوش یدونه رود
سیگارو میکشید ولی اونم بدون دود
از اون بالا داشت میتابید یدونه نور
از گریه زیاد چشاش شده بود کور
میگفت خدا منو بیار پیش خودت
بشم فدای اون دل پرت
از این رفتارای بنده های گهت
نمیشه زد تورو تو هرکاری دورت
نمیگذره کسی از روی این پلت
نگاه کرد به آسمون زمزمه کرد با چشای خیس زیر لب میگفت با صدای ریز خدا زندگیو ازم بگیر
بغض بود توی گلوش گیر
از این دنیای لعنتی شده بود سیر
انگار واسه مردنشم شده بود دیر
از غصه زیادی شده بود پیر
دستاشو رو به اسمون، برد
از زیادی غصه خوردن
روی زانوهاش افتاد مرد