مجتبی زارع بارون نبار

تو این هوا کجا باید برم
به تنهایی باید عادت کنم
نمیشه حرفات یادم برن
بی معرفت
کی مثل من تورو میخواد فقط
تو هر کاری کنی گیره دلم
نمیشه بگذرم راحت ازت
بازم بارون زد و بغض من میشکنه
مثل ابر بهار نبض من میزنه
تو میدونی چقد حال من درهمه
مثل دریا همش بیقراره دلم
نمیخواستم تو رو راحت از دست بدم
بعد تو از همه از خودم دلخورم
چشمات مگه میذارن آدم باخودش باشه
مگه میشه کسی مثل تو پیداشه
کاش دوباره همه چی عین اولا شه
عشقم آخه قلبم روی تو حساسه
هیچ کسی جز تو نمیشناسه
تو شدی فکر شب و روزش
بازم بارون زد و بغض من میشکنه
مثل ابر بهار نبض من میزنه
تو میدونی چقد حال من درهمه
مثل دریا همش بیقراره دلم
نمیخواستم تو رو راحت از دست بدم
بعد تو از همه از خودم دلخورم