افشین شریف زاده مادر 2

تو اینجا بودی یو هستی هنوز
ببین از وجودت قفس ساختی
تو اینجا بودی که ما رو‌به شب
به این سادگی دل نمی باختیم
تو اینجا بودی دلم شاهده
کنارت غم هامو عقب می زنم
بدون تو این زندگی غربته
ببین باز تنها به شب می زنم
((ببین آیینه می کارم تموم رد پاهاتو
ببین الماس می دوزم همه چادر نمازاتو
خودم افسانه می سازم
از این لالایی آروم
که خم می شیم دوتایی جلوی تو منو زانوم))
خودت حرمت سبز سجاده ای
تو مهتاب این آسمونی هنوز
چقدر نذر کردم مرادم بشی
اگه منرو قابل بدونی هنوز
تو مثل یه فانوسی روشنی
تو بی وقفه با قلب من میزنی
تو از نور از جنس عشقی بدون
که هر روز این عاشقی با منی
((ببین آیینه میکارم تمومه رد پاهاتو
ببین الماس میدوزم همه چادر نمازاتو
خودم افسانه میسازم از این لالایی آروم
که خم میشیم دوتایی جلوی تو منو زانوم)