افشین مطمئن دلبری

دلبری از دور و از نزدیک جان را میبری
جان جانان ناز شصتت این چنین افسونگری
کم نکشتی عاشقت را
کم نکردی دیر و زود
از تو دل بردن عزیزم
کار اسانی نبود
بعد از تو این دل ،دل نشد
جادوی تو باطل نشد
هر چه کذشت دیوانه ات
از تو دمی غافل نشد
روز و شب من با تو سر شد
دوری به این دل بی اثر شد
دردت به جانم دل فریبم
عشقت چه شیرین دردسر شد
بعد از تو این دل دل نشد
جادوی تو باطل نشد
هر چه گذشت دیوانه ات
از تو دمی غافل نشد