محمدرضا ملک نژاد برخوردت

خیلی بهم برخورد اون طرز برخوردت
اصلا حواست نیست قلبم ترک خورده
سنگینی نبودنت تا خواب شب رو دوشمه
صدای خنده های تو هر جا میرم تو گوشمه
از این نبودت دلخورم نبودنت سهمم شده
دلم پر از درد دله پر از غبار غم شده
گرمی اون نگاه تو منو دیوونه میکنه
نگاهتو ازم نگیر دلم بهونه میکنه
لحظه به لحظه بودنت تو ذهن من پنهون شده
صد تا بهار هم که بیاد باز دل من خزون شده
کاری که کردی با دلم گناهه انصافت کجاست؟
راهتو کج کن سمت من اصلا بگو راهت کجاست؟
اصلا بگو راهت کجاست؟
دلم همش بیادته عزیز من آخه بدون
بدون دست تو میرم بازم به بیراهه بمون
دنیای من تاریک شده از دوری نگاه تو
از تو دارم داغون میشم باید بیام کنار تو
لحظه به لحظه بودنت تو ذهن من پنهون شده
صد تا بهار هم که بیاد باز دل من خزون شده
کاری که کردی با دلم گناهه انصافت کجاست؟
راهتو کج کن سمت من اصلا بگو راهت کجاست؟
اصلا بگو