امیر آیوار بیست سالم شد

همین الان بیس سالم شد
دارم پیر میشم دستو پام شل
ولی من هنوز حسشو دارم
ولی من هنوز مثشم خب
یاد میگیرم از دردا من
صب میسازم واسه این شبه
بس میبینم جلو من راهه
راه نیست بابا اینا یه  نوع مقصده
یاد میگیرم محکم باشم
فردا بهتر از امروز باشم
یاد میگیرم خودم باشم من
همین الانشم خودم هستم
یاد میگیرم ایوار باشم
قدرشو بدونمو سره کار باشم
خودم خودمو بلند میکنم
تو این سختیا بازم هستم
همین الان بیس سالم شد
یعنی بیس ساله تو این فقرم
یعنی بیس ساله تو این فکرم
که‌ رو استیج باشم حتما
همین الان بیس سالم شد
با این تقدیر تنها باشو
با این تقویم یه سال دیگه
سال بعد کنسرت میبینمتون
…
درد دارم اندازه یع کوه
پول ندارم حتی یه قرون
با این دنیایی که خدا ساخت
فقط زحمت و تلاشو تهش گور
واسه ننه بابا ادم میشه
تش میمیرم راحت میشم
هر چی بردن هر چی خوردن
من میساختم ساده بردن
هر کی خورده نوش جونش
هر کی برده دمش گرم
واسه منو همسالم جمش کرد
دوستامو دوس دارم اره شب
روز که میشه فاز منفی
بس میشینم جلو خورشید
شب که میشه نفس تو سینه
حبسه بالا میاری هر چی خوردی
هر چی باشه کم نمیارم
چو این دنیا محدوده
واسه ترس و گریه کردن
بنظرم یکم زوده
واسه همین بلند میشم
دست میزارم رو زانوهام
میکروفونو بر میدارم
سرو میگیرم همیشه بالا