سعید چهار دیواری
1401/01/26
لینک دانلود اهنگ سعید چهار دیواری
پخش آنلاین آهنگ چهار دیواری با 1 کیفیت
پخش آهنگ با کیفیت 320 kbps پیشنهادی
یه چهار دیواری یه روز روت خالی
یه حس کاملا پر از بوی موش کافی
تو رویا تو خلسه پره پشت کار تو دستش
قلم پر زدو رفت با مشت باز تو پرسه
هفت رنگ بود شهرش پِرچم توش پشمه
مقصد توش کشکه رفتم توش لمسش کردم
نشنیدم حرف رفتن نه دیدم همه زردن
تو نقشن با بوی نمه سردرد
ابرو های هیچکی نیست آی با کلا
عاشقا بهم نمیگن را ما جداست
سارقا نمیشینن بجای کائنات
اونجا شام شب نیست مایه پای کار
هرکی شخصیتش معلومه از چشماش
که بد نیست وضعیتش، نبوده از اجبار
بخنده حرف دلشو به تکرار ببنده
بجنگه میسوزه ریه یهجور انگار که سمه
پلکام با یه شیوه کم سنگین تر میشه
ما ک انسانیت مون، کندیم از ریشه
رفتیم از پیش هرکی شکل ما نبود
نقش اولیم، ذهنمون از تصمیم لبریزه
کاش بر نگردم به اون برزخ لعنتی
بعد این همه درد حداقل حقمه بعدازاین
واقعا یه روز، خوب، از نزدیک ببینم
یه بار خودم واسه خودم تصمیم بگیرم
آدماش یه رنگن نه رنگی، رنگی
شیرین کامشون نه سمی سنگین
حسی نیست موندنها نه نقدی نه رنجی
نه مستی نفس گیر نه هفت تیر نه جنگی
به آرزو هات نمیرسه یه نفر دیگه
جلو آینه واینمیستی با یه بدن بی حس
ای ازت بگیره کام چشم نبسته میرع
اون که باتوئه، واسه اون چشم قلم کشیده ها
زنگ زده مغزم دستم، بستن
یه جونم ازدرون. شکستم
دورو ورم یا مستن یا عشق لفظ ان
اما من تنهامو،از همه خستم
ای نمیاد قلم حدف نه مقصد
حرف از عدالت نزن همه از دم پستن
حق مونو خوردن، به گلوله بستن
خودشونو بستن،تک تک رفتن
رویا هامون تو آسمون شکار میشن
باور های دروغ فقط کتاب میشن
نخبه ها با مغز پربا، امید پا میشن
پلک نزده جسدشون ها وسط آتیشن
چرک شده …….کلی درد تو پنجه باباست
کی میتونه درک کنه چی میکشه مامان
مامان میگفت بزرگ بشی درد هات میشه تمام
این حرف قدیم مال قدیم بود ثابت کرد زمان
اینجا شمشیر تیزشده حتی واسه خودی
انقدر کشیدن بالا که توداستانامون گمیم
یکی دلار صادر میکنه تنی
گرون میشه، توهم مجبوری دزدی کنی
از روز های خوب مونده یه یادگاری
یه حصار دورمونه مثله چهار دیواری
بعد این همه درد کوله بار تو ببند برو
برو جای که هنرمنداشو نبندن ب گاری
دیگه سعید قدیم نیستم من یه فرد مبهمم
دیگه هیچ مهم نیست من که تا اینجا اومدم
زندگی نکردم که بخوام توسکوتم بمیرم
پس پرت به پرم بگیره مجبورم بچینم
یه حس کاملا پر از بوی موش کافی
تو رویا تو خلسه پره پشت کار تو دستش
قلم پر زدو رفت با مشت باز تو پرسه
هفت رنگ بود شهرش پِرچم توش پشمه
مقصد توش کشکه رفتم توش لمسش کردم
نشنیدم حرف رفتن نه دیدم همه زردن
تو نقشن با بوی نمه سردرد
ابرو های هیچکی نیست آی با کلا
عاشقا بهم نمیگن را ما جداست
سارقا نمیشینن بجای کائنات
اونجا شام شب نیست مایه پای کار
هرکی شخصیتش معلومه از چشماش
که بد نیست وضعیتش، نبوده از اجبار
بخنده حرف دلشو به تکرار ببنده
بجنگه میسوزه ریه یهجور انگار که سمه
پلکام با یه شیوه کم سنگین تر میشه
ما ک انسانیت مون، کندیم از ریشه
رفتیم از پیش هرکی شکل ما نبود
نقش اولیم، ذهنمون از تصمیم لبریزه
کاش بر نگردم به اون برزخ لعنتی
بعد این همه درد حداقل حقمه بعدازاین
واقعا یه روز، خوب، از نزدیک ببینم
یه بار خودم واسه خودم تصمیم بگیرم
آدماش یه رنگن نه رنگی، رنگی
شیرین کامشون نه سمی سنگین
حسی نیست موندنها نه نقدی نه رنجی
نه مستی نفس گیر نه هفت تیر نه جنگی
به آرزو هات نمیرسه یه نفر دیگه
جلو آینه واینمیستی با یه بدن بی حس
ای ازت بگیره کام چشم نبسته میرع
اون که باتوئه، واسه اون چشم قلم کشیده ها
زنگ زده مغزم دستم، بستن
یه جونم ازدرون. شکستم
دورو ورم یا مستن یا عشق لفظ ان
اما من تنهامو،از همه خستم
ای نمیاد قلم حدف نه مقصد
حرف از عدالت نزن همه از دم پستن
حق مونو خوردن، به گلوله بستن
خودشونو بستن،تک تک رفتن
رویا هامون تو آسمون شکار میشن
باور های دروغ فقط کتاب میشن
نخبه ها با مغز پربا، امید پا میشن
پلک نزده جسدشون ها وسط آتیشن
چرک شده …….کلی درد تو پنجه باباست
کی میتونه درک کنه چی میکشه مامان
مامان میگفت بزرگ بشی درد هات میشه تمام
این حرف قدیم مال قدیم بود ثابت کرد زمان
اینجا شمشیر تیزشده حتی واسه خودی
انقدر کشیدن بالا که توداستانامون گمیم
یکی دلار صادر میکنه تنی
گرون میشه، توهم مجبوری دزدی کنی
از روز های خوب مونده یه یادگاری
یه حصار دورمونه مثله چهار دیواری
بعد این همه درد کوله بار تو ببند برو
برو جای که هنرمنداشو نبندن ب گاری
دیگه سعید قدیم نیستم من یه فرد مبهمم
دیگه هیچ مهم نیست من که تا اینجا اومدم
زندگی نکردم که بخوام توسکوتم بمیرم
پس پرت به پرم بگیره مجبورم بچینم