نیما ناشناس فرشته نجات

خورشید میاد بالا ساعت زنگ
یه روز نو شروع کاره
لباس سفیدت لباس رزمه
امروزم آماده ی یه روز جنگه
خستگی واست معنا نداره
دائم در تلاش و مراقبت
ایستاده ی کناره تخت بیمار
بودنت کلی انرژی مثبت
دوران سخت همگیری کرونا
یادمون نرفته ایثار کادر درمان
ماسک صورتت کاور زخما
از خانوادت دوری ماها
غرقه خوابی ناچار بیداری
پلک نمیزنی تا بد حال بیمار
کم توقع راضی حقوق کم
چند ماهه واریز نشده حق تم
هر روز خط مقدم جهادی
جان فشانی جان بقیه در امان
درد بیمار درد خودته
حتی خونه فرزندت پشت دیوار قرنطینه
( فرشته خسته تنها واسه نجات اومده
شکسته بالش ولی قهرمان قصه مونه
دلگیره بغض آلود رفتار مردمش
ولی بازم صبوری بروز نمیده غمش. ۲)
چه واژه ی بزارم شایسته
بجای کادر درمان مگر فرشته نجات
چشمات سنگینه چند روزه
چشمات بسته شهید سلامت آسمانی
نرجس نفس نخواست بیشتر ادامه
جوونیش بخشید مردم لاهیجان
واسه استراحت تکیه دیوار
آرزوت یک دقیقه آسوده خواب
ملت بی توجه پروتکلها
میگرن جشن نتیجه ش عزا
خیانت از هر طرف سرازیره
وزیر مبتلا منکر وجود کرونا
مردمی که برا نجات خود دیگران
بیزار گذاشتن ماسک سلامت
آخر داستان غمناک تره
همه مصیبت ها رو دوش کادر درمان
واسه گفتن حقیقت زیر فشار
افشاگری به قیمت جان تمام
آینده واسه ما روشن نمایش
حتی دوران سیاه کرونا
( فرشته خسته تنها واسه نجات اومده
شکسته بالش ولی قهرمان قصه مونه
دلگیره بغض آلود رفتار مردمش
ولی بازم صبوری بروز نمیده غمش .۲)