محمد شمس چالش

دو به شک بودی از اون اول
من به فکر تو، تو توو کل کل

تو خودت خواستی عشق شوخی شه
می‌دونستم حالت بد می‌شه

خیلی گفتم حرفات مسمومه
بس که تکلیفت نامعلومه

تو این آتیشو روشن کردی
منو مجبور به رفتن کردی

-----
ترجیع‌بند:
تو ازم خواستی و باید این می‌شد
هی با تعجب نگو عشقمون چی شد

تا یه جایی باهات بودم و بعدش
هم خودت هم منو بردی توو چالش
-----

زیر و رو شد قلبم
هر دفه گفتی می‌ری
آدمی که خواستت
خسته شد از پیگیری

هر کی جای من بود، زودتر از اینا می‌رفت
گاهی‌ام باید، یه مسیراییو تنها رفت

آخرین حرفتو یادمه
گفتی آینده‌مون بی همه